سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قوی ترین آدم جهان هم که باشی .......

 

قوی ترین آدم جهان هم که باشی

 
وقت هایی هست
 
که دستی باید لمس ات کند

 
تنی
 
تن ات را داغ کند
 
و لبی
 
 
طعم لب ات را بچشد

 
مستقل ترین آدم جهان هم که باشی
 
وقت هایی هست
 
که دلت پر میزند برای کسی که برسد
 
و بخواهد که آرام رانندگی کنی
 
و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی

 
مسافرترین آدم دنیا هم
 
دست خطی می خواهد که بنویسد برایش

" زود برگرد "

طاقت دوری ات را ندارم
خوندن این شعر بهانه ای شد واسه نوشتن این مطلب
نمیدونم تا حالا واسطون اتفاق افتاده یه وقتایی یه چیزی رو بخونید و حس کنید انگار برای شما و به خاطر شما نوشته شده
شاید یه جورایی حال اون لحظه شما رو تفسیر کرده یا یه جورایی حرفای دلتون از زبون اون مطلب یا شعر بیرون اومده باشه
شایدم خودش حرف دل یکی دیگس که اونم مثل شماست و تو تنهایی خودش این مطلبو نوشته و حالا که شما میخونید فکر میکنید برای تنهایی شما نوشته
آدما خیلی به هم شبیهن شاید تو نگاه اول هر کسی بگه نه خیلی با هم فرق دارن
ولی از همین چیزا میشه فهمید که چقدر مثل هم دیگن
دل تنگی هاشون
غصه هاشون
عشق هاشون
تنفر هاشون
دوست داشتناشون
و از همه مهمتر تنهائی هاشون
همه و همه مثل همه واسه همینه تا یه شعر و مطلبی از کسی میخونی که تو تنهایی خودش نوشته میبینی چقدر تنهائی اون شبیه تنهایی خودته
انگاری حرفای دل تو رو اون نوشته بعد که فکر میکنی میبینی همه و همه مثل همیم فقط ظاهرمون با هم فرق داره
همه یه دل داریم
همه یه جور عاشق میشیم
و در آخر همه هم یه جور تنها میشیم
و تنهایی هممون مثل همه فقط اسمش فرق میکنه
یکی تنهاییش از عشقه یکی از تنفر یکی از دوری یکی از نزدیکی و خلاصه هر کسی علت تنهاییش فرق داره اما خود تنهایی همه مشترکه و بین همه انسانها یکسانه
جالبه که هیچ کسی هم درمون این تنهایی رو نمیدونه چون اگه میدونست یه راهی واسه درمون تنهایی خودش پیدا میکرد ولی وقتی به یکی دیگه میرسه هزاران راه واسه رهایی از تنهایی اون بهش پیشنهاد میکنه
مثل اون ضرب المثل قدیمی ( کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی )
همه واسه دیگران دکتر و روانشناسن ولی واسه خودشون اندر خم یک کوچه موندن
راستی چرا اینجوریه؟
چرا همیشه به درد دیگران میخوریم نه به درد خودمون ؟



| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 10:2 عصر