«من در هیچچیز اگر استعداد نداشته باشم در یک چیز استادم؛ جوگیر شدن. آقای قاضی من جوگیر شدم.» اینها جملات مسعود شستچی در سریال مرد هزارچهره است. چرا مسعود شستچی جوگیر شد. اصولا جوگیر شدن یعنی چه و چه اثراتی دارد؟ پاسخ به این سوالات را میتوانید در گفتگو با دکتر یوسف کریمی، دکترای روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیابید
? سلامت : آقای دکتر، تا حالا جوگیر شدهاید؟
? جوگیرشدن همان چیزی است که در روانشناسی اجتماعی به آن نفوذ اجتماعی میگویند و منظور آن است که یک فرد یا گروه تحتتاثیر شرایط و محیط قرار گیرد. در این حالت فرد در جوی قرار میگیرد که نمیتواند مقاومت کند. واقعیت این است که هیچکسی نمیتواند از نفوذ اجتماعی فرار کند و یا از آن مصون باشد چون به هر حال همه ما در زندگی عادی و روزمره تحتتاثیر و نفوذ دیگران قرار میگیریم. من هم تحت نفوذ اجتماعی قرار گرفتهام. ولی تفاوت در آن است که چون تا حدودی نسبت به این مساله آگاهی دارم، جوگیر شدنم سختتر اتفاق میافتد.
? سلامت : چه افرادی استعداد جوگیر شدن دارند؟
? عوامل و ویژگیهای شخصیتی در جوگیرشدن و تحت نفوذ اجتماعی قرارگرفتن بسیار موثر است. هر چقدر فرد آگاهی کمتری داشته باشد، بیشتر جوگیر میشود. اگر شما به شخصیت مسعود شستچی در سریال مرد هزار چهره توجه کنید، این مورد به چشم میخورد. مسعود شستچی، شخص سادهای بود که سادگیاش به سادهلوحی پهلو میزد. شخصی که حتی برای رفتن به دستشویی، مرخصی ساعتی میگرفت و تمام زندگیاش در زیرزمین اداره ثبت احوال میگذشت. چنین تیپهایی که تجربه اجتماعی کمتری دارند و یک حصار دور خود کشیدهاند و تماس اجتماعی کمی با جامعه دارند، بیشتر جوگیر میشوند. زیرا وقتی در محیطهای اجتماعی قرار میگیرند، نمیتوانند در برابر خواستهها و نظریات دیگران مقاومت کنند و کمکم نقشهای جدیدی را که گروه از آنها انتظار دارد، برعهده میگیرند. مهرطلبی نیز از دیگر ویژگیهای افرادی است که جوگیر میشوند. چون آنها برای به دست آوردن توجه گروه، جوگیر میشوند. ترس از طردشدن نیز در این زمینه موثر است.
? سلامت : عوامل اجتماعی در این زمینه چه نقشی دارند؟
? نقش عوامل اجتماعی در نفوذ اجتماعی بسیار پررنگ است. وقتی گروهی که فرد را محاصره میکنند، از جذابیت زیادی برخوردار باشند و به اصطلاح پیشنهاداتشان اغواکننده باشد، فرد سریعتر جوگیر میشود. برای مثال در سریال مرد هزار چهره چون جامعه پزشکان، نیروی انتظامی و انجمن شاعران از جذابیت و نفوذ بالایی برخوردار هستند، مقاومت شستچی در برابر آنها کمتر است. در روانشناسی اجتماعی، آسیبهای زیادی وجود دارد که منشا آنها نفوذ اجتماعی است.
? سلامت : چه آسیبهایی؟
? آسیبهایی مانند اعتیاد در اثر همین نفوذ اجتماعی گسترش مییابند. به عنوان مثال جوانی که در یک گروه معتاد قرار میگیرد وقتی احساس کند اگر در برابر تعارف افراد گروه جواب منفی بدهد، ممکن است اینگونه برداشت شود که او هنوز بزرگ نشده است و از گروه طرد شود، این احتمال وجود دارد که به دام اعتیاد کشیده شود.
? سلامت : به همین خاطر است که گفته میشود خانوادهها قدرت نه گفتن را به فرزندان خود آموزش دهند؟
? بله. به همین علت است که گفته میشود مهارتهای زندگی مانند قدرت نه گفتن باید آموزش داده شود تا فرد بتواند استقلال و هویت خود را حفظ کند.
? سلامت :آیا میتوان گفت جوگیرشدن همان همرنگ جماعت شدن است؟
? همرنگی با جماعت، فرمانبرداری و اطاعت، پیشداوری و تبعیض از نتایج نفوذ اجتماعی است. وقتی جامعه نسبت به یک گروه خاص پیشداوری داشته باشد و بعد تبعیض قایل شود، فرد ناچار به همرنگی میشود. بسیاری از افراد به دلیل جوگیرشدن به گروههای آسیبزای اجتماعی مانند سارقان و جنایتکاران جذب میشوند. جالب اینجاست که بعضی از افرادی که جوگیر میشوند، گاه به سردستگی همان گروه میرسند که تحت تاثیر آن قرار گرفتهاند.
? سلامت : مثل داستان فردی که به دروغ میگفت، در کوچه پایینی حلیم میدهند و آنقدر این گفته را تکرار کرد که خودش هم برای گرفتن حلیم راهیشد؟!
? همینطور است. شبیه آن فردی که الاغ خود را برای فروش به بازار برده بود و به دست دلال داده بود. دلال آنقدر از خوبی این الاغ حرف زد که همان فرد، الاغ خودش را خرید.
? سلامت : چرا این افراد کاسه داغتر از آش میشوند؟
? به خاطر اینکه پذیرفتهشدن در یک گروه به فرد، شخصیت و احساس هویت میدهد. در نتیجه فرد برای اینکه بیش از پیش در گروه پذیرفته شود دایما بیشتر به خواستههای گروه توجه میکند و بیشتر در نقشی که از او میخواهند فرو میرود. برای مثال در همین سریال مرد هزار چهره، شستچی وقتی به عنوان دکتر سپهر جندقی پذیرفته میشود نه تنها به کار طبابت میپردازد، بلکه برای جراحان مغز و اعصاب به سخنرانی و آموزش میپردازد. تایید جمع برای فرد احساس امنیت و رضایت خاطر به دنبال دارد. ضربالمثل هندوانه زیر بغل گذاشتن، تعبیری از همین موضوع است. اگر دقت کرده باشید حتما یادتان هست که در بعضی صحنهها مسعود شستچی روبهروی آینه میایستاد و مکالمهای بین او و وجدانش در میگرفت و او خطاب به وجدانش میگفت در اینجا، قدرت و ثروت وجود دارد و از شرایطی که داشت احساس سود، منفعت و در نتیجه احساس رضایت میکرد.
? سلامت : مکالمه بین وجدان شستچی و خود او را میتوان مکالمه بین خود ایدهآل و خود واقعی دانست. آیا میتوان گفت که جوگیرشدن، انجام عملی برخلاف خواست و توان خود واقعی است؟
? همینطور است. اگر میان خود واقعی و خود ایدهآل هماهنگی وجود داشته باشد شخصیت فرد از آرامش و ثبات لازم برخوردار است. ولی اگر فاصله بین خود واقعی و خود ایدهآل زیاد باشد، به گونهای که فرد با توجه به تواناییهای خود نتواند به خود ایدهآل برسد، در این جا بین خود واقعی و خود ایدهآل تعارض شکل میگیرد و فرد ممکن است از راههای میانبر وارد شود تا بتواند به خود واقعیاش دست یابد. در این صورت یک خود ایدهآل کاذب شکل میگیرد.
? سلامت : شکلگیری خود ایدهآل کاذب چه آسیبهایی به همراه دارد؟
? آسیب به سلامت روان یکی از مشکلات در این زمینه است. چون وقتی فرد با خود واقعیاش مواجه میشود، به ناتوانی خود پی میبرد. وقتی شستچی میگوید: «من اشتباهی بودم» یعنی اینکه به ناتوانی خود پی برده است. رودرروشدن با واقعیت چنین وضعیتی موجب بیماریهایی مانند افسردگی و اضطراب میشود. در این حالت فرد اعتماد به نفس خود را از دست میدهد. جالب این است که دو گروه از افراد تحت نفوذ اجتماعی قرار میگیرند. گروه اول افرادی که اعتماد به نفس زیادی دارند و دوم، گروهی که اعتماد به نفس ضعیف دارند. کسی که اعتماد به نفس زیادی دارد، رسیدن به موقعیت مناسب را حق خود میداند و کسی که اعتماد به نفس ضعیف دارد تحت تلقین اطرافیان، اعتماد به نفس دروغین پیدا میکند. وقتی فرد با واقعیت روبهرو میشود ممکن است پرخاشگر شود تا بتواند فاصله بین خود واقعی و خود ایدهآل را پر کند. نفرت از اجتماع نیز از نتایج جوگیرشدن است.
بروز چنین تاثیراتی برای مسعود شستچی نیز قابل تصور است: احتمالا ازدواج او با فرد مورد علاقهاش «سحر» انجام نمیشود و سپس شغلش را نیز از دست میدهد. این مسایل موجب انزوا و افسردگیاش میشود. همین مساله زمینهساز بروز پرخاشگری میشود و ممکن است فرد حرکات ضد اجتماعی انجام دهد.
? سلامت : آقای دکتر آیا جوگیرشدن همیشه بد است؟ چون ممکن است فرد عضو گروهی شود که آن گروه در پی کار مثبت باشد.
? از نظر روانشناسی اجتماعی، جوگیرشدن کورکورانه و پیروی بدون آگاهی از یک گروه، میتواند مشکلساز شود. چون فردی که به راحتی تحت تاثیر جو مثبت قرار میگیرد، به همان سادگی ممکن است تحت تاثیر جو منفی قرار گیرد.
? سلامت : برای اینکه جوگیر نشویم چه کارهایی باید انجام دهیم؟
? اولین عامل، افزایش آگاهیها و دانستهها است. از سوی دیگر باید با مهارتهای زندگی و شیوه کاربرد آنها آشنا شویم. مهارتهایی مانند نه گفتن باید آموزش داده شود. البته نه گفتن به همه چیز هم خطرناک است. مهارت تشخیص وضعیت و تحلیل موضوع نیز باید آموزش داده شود. خانوادهها نیز در این میان نقش مهمی دارند تا نوجوانشان جوگیر نشود. پدر و مادر باید فرزند خود را به بازی بگیرند و استقلال او را به رسیمت بشناسند و نظریات او را جویا شوند و فرصت ابراز وجود و نظر به او بدهند. خانوادهها باید فرزند خود را در تصمیمگیریها شرکت دهند چون افرادی که توان ابراز وجود نداشته باشند، بیشتر جوگیر میشوند. بنابراین اگر خانوادهها میخواهند فرزندانشان جوگیر نشوند باید آنها را به صورت صحیح تربیت کنند. باید وقتی فرزند آنها اظهارنظر مناسبی انجام میدهد او را تشویق کنند تا فرزندشان جسارت ابراز نظر پیدا کند و جو گیر نشود.
| [ کلمات کلیدی ] :