سه شنبه 89/7/13

فاصله بین مشکل و راه حل آن
روزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و ازاو پرسیدند:
" فاصله بین دچار یک مشکل شدن تا راه حل یافتن برای حل مشکل چقدراست؟" استاد اندکی تامل کرد و گفت:
"فاصله مشکل یک فرد و راه نجات او از آن مشکل برای هر شخصی به اندازه فاصله زانوی او تا زمین است!"
آن
دو مرد جوان گیج و آشفته از نزد او بیرون آمدند و در بیرون مدرسه با هم به
بحث و جدل پرداختند. اولی گفت:" من مطمئنم منظور استاد معرفت این بوده است
که باید به جای روی زمین
نشستن از جا برخاست و شخصا برای مشکل راه حلی پیدا کرد. با یک جا نشینی و زانوی غم در آغوش
گرفتن هیچ مشکلی حل نمی شود. "
دومی
کمی فکر کرد و گفت:" اما اندرزهای پیران معرفت معمولا بارمعنایی عمیق تری
دارند و به این راحتی قابل بیان نیستند. آنچه تو می گویی هزاران سال است
که بر زبان همه جاری است و
همه آن را می دانند. استاد منظور
دیگری داشت." اآندو تصمیم گرفتن نزد استاد بازگردند و از خود او معنای
جمله اش را بپرسند. استاد با دیدن مجدد دو جوان لبخندی زد و گفت:
"
وقتی یک انسان دچار مشکل می شود. باید ابتدا خود را به نقطه صفربرساند.
نقطه صفر وقتی است که انسان در مقابل کائنات و خالق هستی زانو می زند و از
او مدد می جوید.
بعد از این نقطه صفر است که فرد می تواند برپا خیزد و با
اعتماد به همراهی کائنات دست به عمل زند. بدون این اعتماد و توکل برای هیچ
مشکلی راه حل پیدا نخواهد شد. باز هم می گویم فاصله بین مشکلی که یک انسان دارد با راه چاره او ، فاصله بین زانوی او و زمینی است که برآن ایستاده است!
| [ کلمات کلیدی ] :