شنیده ام جایی هست


 

شنیده ام جایی هست

 

 

جایی دور

 

که هر وقت از فراموشی خوابها دلت گرفت

 

می توانی تمام ترانه های دختران گل فروش را  به یاد آوری

 

می توانی بی اشاره اسمی

 

بروی به باران  بگویی دوستت دارم

 

 من چمدانم را برداشته ام

 

دارم می روم

 

تمام واژه را برای باد باقی گذاشته ام

 

تمام باران ها را به پیاله شکسته ای بخشیده ام

 

دارم می روم  نگاهم کن

 

 




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 11:59 عصر