سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
000

 
















 



















 

 






















| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 4:27 عصر


بزرگترین نیروگاه تولید برق خورشیدی جهان



فناوری و به تبع آن زندگی ما روز به روز وابستگی بیشتری به منابع انرژی پیدا می‌کند. این نیاز و مصرف بالای انرژی باعث شده است که بی‌رویه نفت استخراج کنیم، سوخت بسوزانیم، هوا را آلوده کنیم و تنها سکونت‌گاه‌مان در این جهان را بیشتر به نابودی بکشیم. اما بسیاری از ما هم با خوش‌بینی امیدواریم که فناوری خود راه‌حلی برای این معضل بیافریند. دستگاه‌هایی با مصرف بهینه‌تر بسازد، منابع جدید انرژی بیابد یا استفاده از انرژی‌های پاک موجود را برای ما ساده‌تر کند.






در میان انرژی‌های پاک، نور خورشید شاید ارزان‌ترین و دایمی‌ترین آن‌ها باشد. آنچه در ادامه ایمیل می‌آید شرحی تصویری است از راه‌اندازی بزرگ‌ترین نیروگاه گرمایی با تجمیع نور خورشید که در صحرای موهاوی(در جنوب شرقی کالیفرنیا) برپا شده است. بدینصورت که سیستم مولد الکتریسیته خورشیدی Ivanpah در صحرای موهاوی کالیفرنیا شروع به فعالیت کرده است.






این پروژه 2.2 میلیارد دلاری در زمینی به وسعت 14 میلیون متر مکعب گسترده شده که بزرگ‌ترین سیستم حرارتی خورشیدی را شکل داده‌اند. گوگل،‌ برایت سورس،‌ ان آر جی و بکتل اصلی‌ترین سرمایه گذاران این پروژه هستند. این پروژه در زمین کرایه فدرالی ساخته شده است. هم اکنون یکی از سه برج Ivanpah به شبکه انتقال برق پیوسته، زمانی که این سایت به طور کامل به کار بیفتد، 392 مگاوات برق تولید خواهد کرد (بیش از یک سوم نیروگاه اتمی بوشهر) که برای 140000 خانه کافی است و استفاده از مواد کربنی را تا 400000 تن در سال کاهش می‌دهد.






این نیروگاه حرارتی از 347 هزار آینه آفتاب گرد (helioatat) تشکیل شده است که دور تا دور سه برج 459 فوتی قرار گرفته‌اند. نور خورشید که توسط این آینه‌ها متمرکز می‌شود آب داخل این برج‌ها را گرم می‌کند تا به بخار بسیار داغی تبدیل شود و توربین‌های سایت را برای تولید برق به حرکت در آورد.





برج اول با موفقیت به کار مشغول است و برق تولیدی خود را به مرکز Pacific Gas and Electric در کالیفرنیا می‌فرستد. برج سوم نیز که در ماه‌های آینده فعال خواهد شد، برای تأمین برق همین مرکز اختصاص یافته و برج دوم هم که به زودی کامل می‌شود برق خود را در اختیار مرکز Southern California Edison قرار می‌دهد.








کار ساخت این پروژه سال 2010 آغاز شد و در ماه مارچ توانست برای اولین بار در آزمایشی مهم که برای تست آمادگی آن در عملکردهای تجاری انجام شده بود، اولین جریان برق خود را تولید کند. چندی پیش نیز تست‌هایی برای اولین همگام سازی Ivanpah با شبکه برق انجام شد که با موفقیت از پس آن برآمد.








همان‌طور که جان آیتون در Grist اشاره می‌کند این پروژه منتقدانی نیز داشته، برخی از آن‌ها این سوال را مطرح می‌کنند که: "چرا این تجهیزات خورشیدی که از آب استفاده می‌کند باید در بیابان ساخته شود به جای آن می‌توانستید از پنل های فوتوولتائیک استفاده کنید." و برخی دیگر نیز نگران آوارگی حیات وحش محلی هستند. قابل ذکر است که صد گونه در حال انقراض از لاک پشت‌های بیابانی در این منطقه زندگی می‌کنند. Ivanpah به عنوان بزرگ‌ترین تجهیزات انرژی حرارتی خورشیدی در دنیا و همچنین در تحقق هدف انرژی‌های تجدیدپذیر کالیفرنیا، نقش مهمی بر عهده دارد. مهم اینکه رسیدن به 3000 مگاوات ظرفیت تولید برق خورشیدی برای استفاده‌های عمومی و مالکیت‌های شخصی است.




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 4:26 عصر


پلسازی

پل‌سازی، می‌تواند علاوه بر مهارت مهندسی سازنده‌اش، ذوق و زیبایی‌شناسی او را هم به نمایش بگذارد. مهندس سازنده می‌تواند با توجه به اقلیم و محیط کار، در طراحی پلی متناسب با طبیعت محیط طراحی نماید و زیبایی طبیعی محیط را با سازه‌ی خود بر هم نزند. بر همین اساس، هستند پل‌هایی که نه تنها وظیفه‌ی نقل و انتقال را بر عهده دارند، بلکه سازه‌هایی زیبا و چشم‌نواز را ایجاد نموده‌اند و به‌خوبی با محیط خود ترکیب شده‌اند. برخی از این پل‌های زیبا را در این مطلب می‌بینیم. 

پل راکوتز، آلمان: این پل در سال 1860 در کروملائوی آلمان ساخته‌شد. برای ساخت این پل که به «پل شیطان» نیز معروف است، از سنگ بازالت استفاده شده. امروزه، این پل برای استفاده‌ی عمومی کاربرد ندارد. ببینید که حالت نیم‌دایره‌ای پل، در بازتاب نقشش بر آب مانند حلقه‌ای زیبا به نظر می‌رسد.

2-27-2014 10-02-01 AM



پل ریشه‌های زنده، هند:
 روستای کوچک «جراپونجی» یکی از پرباران‌ترین مکان‌های کره‌زمین است. در این‌جا، پل ساخته نمی‌شود، بلکه از آن‌چه کاشته‌شده، رشد می‌کند. ریشه‌های ان درختان خاص، در چهتی ویژه رشد می‌کنند، و در ظرف 10 تا 15 سال می‌توانند ساختارهایی پل‌مانند ایجاد نمایند. روی این پل به‌صورت همزمان، می‌توانند حدود 50 نفر تردد نمایند. 

2-27-2014 10-02-39 AM

2-27-2014 10-07-08 AM



پل شهاراه، یمن:
 این پل سنگی، روستاهای کوهستانی شهارا و شهارات را به هم متصل می‌نماید. این پل در قرن 16 ساخته‌شد . نمای نفس‌گیر پل که در هر پایانه‌ی خود به یک راه‌پله‌ی سنگی مصل می‌شود، در این تصویر مشخص است.

2-27-2014 10-05-43 AM



پل موج‌های هندِرسن، سنگاپور:
 این پل، در ارتفاع 36 متری جاده‌ی هندرسن در سنگاپور ساخته شده و کوه فِیبِرپارک را به تِلوک بلانگا هیل پارک متصل می‌نماید. این پل، ترکیبی از نوارهای پولادی و چوب‌هایی زردرنگ است. نورپردازی این پل، بر زیبایی آن لفزوده‌است.

2-27-2014 10-06-28 AM



پل مارپیچ، سنگاپور:
 این پل، مارینای مرکزی را به مارینای جنوبی متصل می‌سازد. این پل، ترکیبی از شیشه و فولاد است. چنان‌که مشخص است، این پل روی چهار پایه ساخته شده و نورپردازی به‌خوبی ساختار مارپیچی دوگانه ی داخلی و بیرونی تر را تزئین نموده‌است.

2-27-2014 10-07-43 AM



پل جزیره آیولا، استرالیا:
 این پل علاوه بر آن‌که عبور از رودخانة ی مور را در گرانز میسر می‌سازد، بلکه یک بار هم محسوب می‌شود و در آن امکان استفاده از حمام آفتاب، کافی‌شاپ، تئاتر در فضای باز و شهربازی برای کودکان نیز میسر است. این پل در سال 2003 توسط «ویتو آکونچی» طراحی شد. حالا این پل سبب شده این جزیره نزد توریست‌ها بسیار محبوب گردد.

2-27-2014 10-08-29 AM



پل فواره آب بانپو، کره جنوبی:
 این پل با نام فواره رنگین‌کمان مهتاب نیز شناخته می‌شود و روی رودخانه‌ی هان ساخته شده و بلوک های سئوچو و یونگسان را به هم متصل می‌کند. یگانگی این پل از آن جهت است که این پل، روی پل پیشین جامسو ساخته‌شد و پلی دو مسیره ایجاد شد. از این سازه، 190 تن آب در دقیقه فواره می‌کند. این آب‌ها با شعاعی بیست متری مستقیماً وارد رودخانه می‌شود. با نورپردازی‌های پل، این جریان آب مانند رنگی‌کمان به نظر می‌رسد.

2-27-2014 10-09-34 AM



پل هوایی لانگ کاوی، مالزی:
 این پل کابلی روی قله‌ی کوه گونون چین‌چانگ در جزیره‌ی پولائو لانگ‌کاوی قرار دارد.

2-27-2014 10-10-14 AM



پل کین‌تای، ژاپن:
 این پل چوبی، روی رودخانه‌ی نیشیکی قرار دارد. و از 5 سازه‌ی قوسی تشکیل شده که در سال 1673 بنا گردیده‌است. این پل، در نزدیکی کوه یوکویاما قرار داردو در فصل شکفتن درختان گیلاس در بهار و پاییز، مکانی توریستی محصوب می‌شود.

2-27-2014 10-10-57 AM

 



پل صلح، کانادا:
 این پل روی رودخانه‌ی کالگری قرار دارد. این پل، توسط آرشیتکت اسپانیایی، «سانتیاگو کالاتراوا» طراحی شد و حالتی مارپیچی با سقف شیشه‌ای دارد. رنگ سرخ و سفید استفاده‌شده در این پل، یادآور پرچم کانادا است. برای ساخت این پل، 24میلیون دلار هزینه صرف شده و روزانه 6 هزار نفر از آن استفاده می‌کنند. در سال 2012 طراحی این پل چندین جایزه را نصیب مهندس سازنده‌ی آن نمود.




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 4:3 عصر


زندگی آهسته
زندگی آهسته
 
 
18 سال پیش من در شرکت سوئدى ولوو Volvo استخدام شدم. کار کردن در این شرکت تجربه جالبى براى من به وجود آورده است. اینجا هر پروژه‌اى حداقل 2 سال طول می‌کشد تا نهایى شود، حتى اگر ایده ساده و واضحى باشد. این قانون اینجاست. جهانى شدن (Globalization ) باعث شده است که همه ما در جستجوى نتایج فورى و آنى باشیم. و این مشخصاً با حرکت کند سوئدی‌ها در تناقض است. آن‌ها معمولاً تعداد زیادى جلسه برگزار می‌کنند، بحث می‌کنند، بحث می‌کنند، بحث می‌کنند و خیلى به آرامى کارى را پیش می‌برند. ولى در انتها، این شیوه همیشه به نتایج بهترى می‌انجامد. به عبارت دیگر: 
 
1- سوئد در حدود 450000 کیلومتر مربع وسعت دارد. 
 
2- سوئد حدود 9 میلیون جمعیت دارد. 
 
3- استکهلم، پایتخت سوئد که به پایتخت اسکاندیناوی نیز مشهور است حدود 78000 نفر جمعیت دارد. 
 
4- ولوو، اسکانیا، ساب، الکترولوکس و اریکسون برخى از شرکت‌هاى تولیدى سوئد هستند.
 
اولین روزهایی که در سوئد بودم، یکى از همکارانم هر روز صبح با ماشینش مرا از هتلبرمی‌داشت و به محل کار می‌برد. ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى. ما صبح‌ها زود به کارخانه می‌رسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک می‌کرد. در آن زمان، 2000 کارمند ولوو با ماشین شخصى به سر کار می‌آمدند.
 
روز اول، من چیزى نگفتم، همین طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: آیا جاى پارک ثابتى داری؟ چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودى پارک می‌کنى در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟
 
او در جواب گفت: براى این که ما زود می‌رسیم و وقت براى پیاده‌رفتن داریم. این جاها را باید براى کسانى بگذاریم که دیرتر می‌رسند و احتیاج به جاى پارکى نزدیک‌تر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند. تو این طور فکر نمی‌کنی؟
" میزان شرمندگى مرا خودتان حدس بزنید!"
 
 
این روزها، جنبشى در اروپا راه افتاده به نام غذاى آهسته ( Slow Food ). این جنبش می‌گوید که مردم باید به آهستگى بخورند و بیاشامند ، وقت کافى براى چشیدن غذایشان داشته باشند، و بدون هرگونه عجله و شتابى با افراد خانواده و دوستانشان وقت بگذرانند. غذاى آهسته در نقطه مقابل غذاى سریع ( Fast Food ) و الزاماتى که در سبک زندگى به همراه دارد قرار می‌گیرد. غذاى آهسته پایه جنبش بزرگترى است که توسط مجله بیزنس طرح شده و یک "اروپاى آهسته" نامیده شده است. این جنبش اساساً حس شتاب و دیوانگی به وجود آمده بر اثر نهضت جهانى شدن را زیر سوال می‌برد. نهضتى که کمیّت را جایگزین کیفیت در همه شئون زندگى ما کرده است.
 
مردم فرانسه با وجودى که 35 ساعت در هفته کار می‌کنند امّا از آمریکائی‌ها و انگلیسی‌ها مولّدترند . آلمانی‌ها ساعت کار هفتگى را به 28/8 ساعت تقلیل داده‌اند و مشاهده کرده‌اند که بهره‌ورى و قدرت تولیدشان 20% افزایشیافته است. این گرایش به آهستگى و کندکردن جریان شتاب آلود زندگى، حتى نظر آمریکائی‌ها را هم جلب کرده است.
 
البته این گرایش به عدم شتاب، به معنى کمتر کار کردن یا بهره‌ورى کمتر نیست. بلکه به معنى انجام کارها با کیفیت، بهره‌ورى و کمال بیشتر، با توجه بیشتر به جزئیات و با استرس کمتر است. به معنى برقرارى مجدّد ارزش‌هاى خانوادگى و به دست آوردن زمان آزاد و فراغت بیشتر است. به معنى چسبیدن به حال در مقابل آینده نامعلوم و تعریف نشده است. به معنى بها دادن به یکى از اساسی‌ترین ارزش‌هاى انسانى یعنى ساده زندگى کردن است.
 
هدف جنبش آهستگى، محیط‌هاى کارى کم تنش‌تر، شادتر و مولّدترى است که در آن‌، انسان‌ها از انجام دادن کارى که چگونگى انجام دادنش را به خوبى بلدند، لذت می‌برند. اکنون زمان آن فرا رسیده است که توقف کنیم و درباره این که چگونه شرکت‌ها به تولید محصولاتى با کیفیت بهتر، در یک محیط آرامتر و بی‌شتاب و با بهره‌ورى بیشتر نیاز دارند، فکر کنیم.
 
× بسیارى از ما زندگى خود را به دویدن در پشت سر زمان می‌گذرانیم امّا تنها هنگامى به آن می‌رسیم که بر اثر سکته قلبى یا در یک تصادف رانندگى به خاطر عجله براى سر وقت رسیدن به سر قرارى، بمیریم.
 
× بسیارى از ما آنقدر نگران و مضطرب زندگى خود در آینده هستیم که زندگى خود در حال حاضر، یعنى تنها زمانى که واقعاً وجود دارد را فراموش می‌کنیم.
 
× همه ما در سراسر جهان، زمان برابرى در اختیار داریم. هیچکس بیشتر یا کمتر ندارد. تفاوت در این است که هر یک از ما با زمانى که در اختیار داریم چکار می‌کنیم. ما نیاز داریم که هر لحظه را زندگى کنیم. به گفته جان ‌لنون،  زندگى آن چیزى است که براى تو اتفاق می‌افتد، در حالى که تو سرگرم برنامه‌ریزی‌هاى دیگرى هستى.
 

* به شما به خاطر این که تا پایان این مطلب را خواندید تبریک می‌گوئیم. بسیارى هستند که براى هدر ندادن زمان، از وسط مطلب آن را رها می‌کنند تا از قافله جهانى شدن عقب نمانند




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:15 عصر


پسرها برای ازدواجشان به دنبال 5 ویژگی در دخترها هستند.

پسرها برای ازدواجشان به دنبال 5 ویژگی در دخترها هستند.

همه مردها یک فهرست محرمانه ای برای ازدواجشان دارند. درحقیقت به دنبال 5 و در خانم ها هستند.
همیشه مردها، ماهها، و حتی سالها زمان صرف می کنند تا شخص مورد نظر خودشان را پیدا کنند. اما ممکن است که نظرشان برگردد و منصرف شوند و حتی با شخص جدیدی آشنا شوند. فاکتورهایی که برای رابطه ها و دوستی های ثابت و پایدار حتی تا دم مرگ وجود دارند مانند معماهای حل نشده هستند. مخصوصا زمانی که شما مطمئن نیستید که شخص مقابل تان با شما ازدواج می کند یا نه.
ویلارد هارلی نویسنده کتاب “من به تو قول می دهم که شرایط ازدواجی را فراهم کنم که سالها دوام داشته باشد” می گوید: فهمیدن این فاکتورها برای خانم ها کمی سخت است اما مردها همیشه به دنبال آنها هستند. بخشی از آنچه که مردها برای ازدواج به دنبال آن هستند، هوس است اما در قالب کارها و رفتاری خاصی است که واقعی تر از آن چیزی است که شما فکرش را می کنید. در زیر ما 4 رفتار کلیدی که پسرها را به ازدواج با دخترها ترغیب می کند آورده ایم.
1- دخترانی که شخص مقابلشان را به هیجان می آورند
شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که آخر یک فیلم هزاران سوال بی جواب در ذهنتان به وجود آمده باشد و دیگر نتوانید آنها را بی جواب بگذارید. بسیار خب. یک دختر با نشاط، با غافلگیر کردن و انجام دادن کارهای غیر منتظره می تواند طرف مقابلش را به هیجان بیاورد.
بهتر است غافلگیری تان غیرقابل پیش بینی باشد، همیشه علایق جدید از خودتان نشان دهید و خودتان را به شکل های مختلف به او بشناسانید. ( شکل های مثبت). هرگز نگذارید زندگی تان راکد و ساکن پیش رود، این خانم ها فلسفه ازدواج را دچار اختلال و مشکل می کنند.
بابک 29 ساله می گوید: من همیشه می ترسیدم به خاطر اینکه زمان زیادی را با نامزدم سپری می کنم زمانی بیاید که دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشیم اما وقتی او را می دیدم، تمام سعی ام را می کردم تا به بحثمان تنوع بدهم. مثلا یک روز با یک بغل کتاب آشپزی به دیدارش می رفتم، هفته بعد او از علاقه اش به دکوراسیون و طراحی به من می گفت. درواقع ما همیشه برای یکدیگر سورپرایز داشتیم.
رضا 27 ساله می گوید: آنچه که باعث جذابیت نامزد م برای من شد حس ریسک پذیری اوست. منظورم این نیست که مثلا از پل هوایی می پرد. بلکه هرزمان فرصت جدیدی برای او پیش می آید ( مثلا در مورد کار، ملاقات با افراد جدید در مهمانی) او با آغوشی باز از آنها استقبال می کند. حس جسارت و بی باکی او، نامزدم را جذاب و دوست داشتنی کرده است.
2- دخترها نباید به پسرها بفهمانند که آنها تمام زندگیشان هستند
این موضوع زیاد برای آقایان جالب و خوشایند نیست. دخترهایی که استقلال و عزت نفسشان را نگه می دارند حتی وقتی رابطه شان با تغییرات جدی مواجه می شود، برای پسرها کشش و جاذبه بیشتری برای ازدواج دارند.
مردها از خانم هایی که به آنها وابسته هستند، می ترسند. یک مرده ایده آل رابطه ای را بین خود و همسرش دوست دارد که ثابت و پابرجا و بدون وابستگی باشد.
ساسان 35 ساله می گوید: من و نامزدم زمان زیادی را با هم می گذرانیم اما او هنوز هم برای دوستانش وقت می گذارد. او هفته ای یک بار با دوستان دانشگاهی اش برای صرف شام به بیرون می رود، هفته ای یک روز کلاس هنری می رود، علاوه بر این او سردبیر یک نشریه هم هست. من از اینکه که او اول کارهایش را با من چک نمی کند لذت می برم و البته او از زمان با هم بودنمان هم کم نمی کند.
3- دخترهایی که ثابت می کنند که چقدر همسرشان برایشان مهم است
بسیار خب، اما بین وابسته نبودن و کناره گیری خط و مرزی وجود دارد. مردها با زنهایی که مرتبا به آنها نشان می دهند که در کنار آنها هستند سازگاری دارند.
مردها زندگی را میدان جنگ می بینند و آنها کسی را می خواهند که همیشه درکنارشان باشد. البته این به این معنی نیست که زنها برای شوهرانشان مادری کنند یا در تمام جزئیات زندگی از آنها حمایت کنند. بلکه بیشتر باید به او ثابت کنید که در کنارش هستید و با او همکاری می کنید.
برای مثال وقتی از احساس خوبش یا از استعدادهایش در انجام دادن پروژه های کاریش می گوید با او رفتار خوبی داشته باشید. این کار شما کوچک است اما به او قوت قلب می دهد و به او می فهماند که همسرش درکنارش است و با او همکاری می کند.
حمید 28 ساله می گوید: زمانی که ما زندگی مان را شروع کردیم، نامزدم مشغول به کاری شد که سفرهای زیادی باید می رفت. اما با این وجود او از هتل یا در طول مسیر با من تماس می گرفت و از حال و روز من باخبر می شد. او حتی قبل از اینکه سفر رود یخچال را پر از غذا می کرد. نگرانی او برای من به استحکام رابطه مان کمک می کرد.
علی 30 ساله می گوید: بارها برای من پیش آمده که با خانواده همسرم بحث داشته باشم اما همسرم از همان ابتدا بسیار محترمانه از من دفاع می کرد و این حمیات او بود که مرا مشتاق زندگی همیشگی در کنار او می کرد. البته او عاشق پدر و مادرش بود و برای عقاید آنها احترام قائل بود. اما او به خانواده اش نشان می داد که حامی و پشتیبان من است. این بهترین چیز برای یک مرد است.
4- خانمهایی که تلاش می کنند همسرشان بهترین باشد
مردها دوست ندارند که همسرشان مانند سرباز و فرمانده باشند و مدام از همسرشان دستور بشنوند. مثل کمک به رسیدن به اهدافشان به صورت مستقیم و حتی به اجبار.
مردها دوست دارند در هر تلاشی که می کنند پیروز شوند و خانم ها هم به آنها اجازه دهند و از اعتراض به آنها دوری کنند. یک مرد خانمی که او را در کارها و اهدافش تشویق می کند تا به علایقش برسد و بهترین باشد، تحسین می کند. این به معنی کمک کردن و همکاری با همسرانتان است.
رامین 29 ساله می گوید: قبل از اینکه من با همسرم نامزد کنم، او به من گفت که خیلی خودت را مشغول کارهایت کرده ای و به من توجه زیادی نداری. من ابتدا ناراحت شدم اما وقتی دقت کردم متوجه شدم که حق با اوست و بیشتر به خاطر خودم گفته است. هیچ دختری را به صداقت او ندیده ام.
احسان 31 ساله می گوید: من سالها بود که با پدرم صحبت نمی کردم. وقتی این موضوع را با نامزدم مطرح کردم او از سر همدردی سری تکان داد و مرا مجبور کرد که با پدرم تماس بگیرم زیرا می دانست که در آخر از این کارم پشیمان می شوم. او با مخالفت های من کنار آمد. همان کاری که بیشتر خانم ها خود را درگیر آن نمی کنند
 



| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:11 عصر


سه علامتِ در صورت زن که او را زیبا میکند):

سه علامتِ در صورت زن که او را زیبا میکند):
1-بزرگی چشمهایش  و تیزی نگاهش
2-پاکی و عذب بودن لبخندش
3-چال روی لپش یا خال تو صورتش

(سه حالتِ زن که اخطار به دیگران به حساب میآید و دیگران را مترساند و تعجب میکنند):
1-سکوتش
2-جرأت آنیَش
3-سرد شدنش در یک آن

(سه چیز راز زن را فاش میکند):
1-لبخند زن
2-وقتی که مست است یا هذیان میگوید
3-نوع نگاه کردنش

(سه چیز زن را وادار میکند که از زندگی شخصی برود بدون برگشت):
1-خیانت
2-نا امیدی و ضربه به او زدن
3-عدم وجود امنیت


زن قدرت تحملی دارد که مرد را شگفت زده میکند!
سختیها را تحمل میکند...
و غم و اندوه را تحمل میکند و با خود خوشبختی و عشق به همراه دارد...

*میخندد وقتی که میخواهد جیغ و فریاد بزند!
*ترانه میخواند وقتی میخواهد گریه کند!
*گریه میکند وقتی که خوشحال است!
*و میخندد وقتی که میترسد!
*عشقش بدون شرط است!
ولی......یک رفتار بد دارد؛و آن این است که او ارزش خود را در نزد دیگران نمیداند!
 




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:8 عصر


وقتی زندگی خوب پیش نمیرود، این 8 نکته را به خاطر بیاورید

وقتی زندگی خوب پیش نمی‌رود، این 8 نکته را به خاطر بیاورید
 
«امروز روی تخت بیمارستان نشسته‌ام و منتظرم که هر دو سینه‌ام را درآورند. اما به طریق عجیبی احساس می‌کنم فوق‌العاده آدم خوش‌شانسی هستم. تا قبل از این هیچ مشکل جسمی نداشته‌ام. من زنی 69 ساله در آخرین اتاق این راهرو قبل از بخش کودکان این بیمارستان هستم. طی چند سال گذشته ده‌ها بیمار سرطانی را دیده‌ام که با ویلچر یا تخت اینطرف و آنطرف برده می‌شوند. هیچکدام از این بیماران بیشتر از 17 سال سن نداشتند.»

 
این جملات اولین سطرهای دفترچه خاطرات مادربزرگم بودند. ده سال پیش این صفحه را کپی گرفتم و آن را به دیوار اتاقم چسباندم تا یادم باشد همیشه چیزی هست که برای آن شکرگزار باشیم. و اینکه زندگی‌ام خوب بگذرد یا بد، هر روز باید شکرگزار از این زندگی از خواب بیدار شوم چون یک نفر جایی بخاطر زنده‌ماندنش شدیداً در کشاکش است. 

 
حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئله‌ای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، می‌دانید چقدر سرگردان می‌شد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست داده‌اید. چون چیزهایی که زندگی از شما می‌گیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه می‌کنید.

 
در زیر به 8 چیزی اشاره می‌کنیم که به شما در زمان سختی‌ها انگیزه می‌دهد:

 
 
1. درد بخشی از رشد کردن است.

 
گاهی اوقات زندگی به این دلیل درها را به رویتان می‌بندد که وقت جلو رفتن است. و این چیز خوبی است چون معمولاً ما هیچوقت به خودمان تکان نمی‌دهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند. وقتی زندگی سخت می‌شود. به خودتان یادآور شوید که هیچ درد و غمی بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتد. از چیزی‌هایی که اذیتتان کرده درس بگیرید ولی هیچوقت این درس‌ها را فراموش نکنید. فقط بخاطر اینکه با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنید به معنی این نیست که شکست خورده‌اید. افتادن اتفاق‌های خوب زمان می‌برد. صبور باشید و مثبت فکر کنید. همه چیز درست خواهد شد؛ البته شاید این اتفاق زود نیفتد اما بالاخره می‌افتد.

 
یادتان باشد که دو نوع درد وجود دارد: دردی که آسیب می‌زند و دردی که تغییرتان می‌دهد. هر دو این دردها به رشد شما کمک می‌کنند.
 

 
2. همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.

 
هروقت باران می‌آید، بالاخره بند می‌آید. هروقت ضربه می‌خورید، بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی است -- هر روز صبح طلوع خورشید همین را می‌خواهد به شما بگوید اما معمولاً یادتان می‌رود و درعوض فکر می‌کنید که شب همیشه باقی می‌ماند. اما اینطور نیست. هیچ‌چیز همیشگی نیست.

 
پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی‌ماند. فقط به این دلیل که در این لحظه زندگی‌تان سخت شده است به این معنی نیست که نمی‌توانید بخندید. فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان می‌کند به این معنی نیست که نمی‌توانید لبخند بزنید. هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است. هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده می‌شود. فقط باید از این فرصت  بهترین استفاده را بکنید.

 
 
3. نگران بودن و شکایت کردن چیزی را عوض نمی‌کند.

 
آنهایی که بیشتر از بقیه شکایت می‌کنند، کمتر از بقیه کار انجام می‌دهند. همیشه بهتر است که سعی کنید کاری بزرگ انجام دهید و شکست بخورید تا اینکه هیچکاری انجام ندهید و موفق شوید. اگر گم شوید، هیچ چیز تمام نمی‌شود؛ زمانی همه چیز تمام می‌شود که کاری انجام ندهید و فقط شکایت کنید. اگر به چیزی باور و اعتقاد دارید، تلاش کنید. اجازه ندهید سایه‌های گذشته، دریچه رو به آینده‌تان را تاریک کند. اینکه امروز را به شکایت کردن درمورد دیروز بگذرانید، آینده‌تان را روشن‌تر نمی‌کند. به جای آن دست به کار شوید. بگذارید درس‌هایی که گرفته‌اید زندگی‌تان را بهبود بخشند. تغییر ایجاد کنید و هیچوقت به عقب نگاه نکنید.

 
و صرفنظر از اتفاق‌هایی که در این راه طولانی می‌افتد، یادتان باشد که شادی و خوشبختی واقعی فقط زمانی می‌آید که دست از شکایت کردن بخاطر مشکلاتتان بردارید و شروع به شکرگزاری برای مشکلاتی که ندارید کنید.
 

 
4. جای زخم‌های شما نشانه قدرتتان هستند.

 
هیچوقت بخاطر جای زخم‌هایی که زندگی رویتان گذاشته است خجالت نکشید. این جای زخم‌ها یعنی درد تمام شده و روی زخمتان بسته شده است. یعنی توانسته‌اید بر درد غلبه کنید، درسی بگیرید، قوی‌تر شوید و به جلو پیش روید. جای زخم، خالکوبی پیروزی است که باید به آن افتخار کنید. اجازه ندهید این زخم باعث شوند زندگی‌تان را با ترس سپری کنید. هیچوقت نمی‌توانید جای این زخم‌ها را از بین ببرید اما می‌توانید نگاه خودتان به آنها را تغییر دهید. می‌توانید به جای این زخم‌ها بعنوان نشانه قدرتتان نگاه کنید نه درد.

 
 
5. هر مشکل کوچک، قدمی رو به جلو است.

 
صبر کردن در زندگی به معنی منتظر ماندن نیست؛ صبر کردن توانایی داشتن نگرشی خوب در زمان تلاش برای رسیدن به رویاهایتان است. پس اگر می‌خواهید امتحان کنید، وقت گذاشته و تا آخر راه را بروید. درغیراینصورت، هیچ دلیلی برای شروع کردن نیست. این می‌تواند به معنی از دست دادن راحتی و ثباتتان و بر هم خوردن عادت‌های خواب و خوراکتان  برای مدتی کوتاه باشد. می‌تواند به معنی قربانی کردن روابط و همه چیزهای آشنایی باشد که قبلاً در زندگی‌تان وجود داشت. می‌تواند به معنی قبول کردن تمسخرهای همسالان و دوستانتان باشد. می‌تواند به معنی ساعت‌های متمادی تنهایی باشد که البته تنهایی نعمتی است که می‌توان از آن برای خلق چیزهایی عالی استفاده کرد. تنهایی فضایی که لازم دارید را به شما می‌دهد. بقیه چیزها آزمایش کردن قطعیت شماست، اینکه چقدر آن هدف را می‌خواهید.

 
و اگر آن را بخواهید، با وجود همه شکست‌ها، طردشدگی‌ها و مسائل دیگر انجامش می‌دهید. و هر قدمی که رو به آن برمی‌دارید از هر چه که فکرش را هم بکنید حالتان را بهتر می‌کند. می‌فهمید که مشکلات اتفاقاتی نیست که سر راه برایتان می‌افتد، چالش اصلی خود آن راه است. و ارزشش را دارد. پس اگر می‌خواهید امتحانش کنید، راه را تا آخر بروید. هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست… هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست که بفهمید زنده بودن یعنی چه. 

 
 
6. منفی بودن دیگران مشکل شما نیست. 

 
وقتی چیزهای منفی دور و برتان را می‌گیرد، مثبت باشید. وقتی دیگران می‌خواهند باعث ناراحتی‌تان شوند، لبخند بزنید. این بهترین و ساده‌ترین راه برای حفظ انگیزه و تمرکزتان است. وقتی دیگران با شما بدرفتاری می‌کنند، خودتان باشید. هیچوقت اجازه ندهید تلخی یک نفر شخصیتتان را تغییر دهد. هیچ چیز را به خودتان نگیرید، حتی اگر دقیقاً منظور خودتان باشد. خیلی کم پیش می‌آید که آدمها بخاطر شما کاری را انجام داده باشند. آنها کارهایشان را بخاطر خودشان انجام می‌دهند.

 
مهمتر از همه اینها، هیچوقت بخاطر اینکه کسی گفته به اندازه کافی خوب نیستید، خودتان را تغییر ندهید. زمانی تغییر کنید که می‌دانید آدم بهتری خواهید شد و آینده درخشان‌تری خوهید داشت. هر کاری که بکنید، چه درست و چه غلط، آدمها پشت سرتان حرف خواهند زد. پس قبل از اینکه نگران چیزی باشید که دیگران درموردتان می‌گویند، نگران کارهایی باشید که می‌کنید. اگر به چیزی واقعاً اعتقاد دارید، برای جنگیدن بخاطر آن نترسید. قدرت واقعی از غلبه بر چیزهایی به دست می‌آید که به نظر دیگران غیرممکن به نظر می‌رسد.

 
از همه اینها گذشته، شما فقط یکبار زندگی می‌کنید. پس سعی کنید همان طوری زندگی کنید که دوست دارید.

 
 
7. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، بالاخره خواهد افتاد.

 
قدرت واقعی زمانی می‌آید که چیزهایی زیادی برای گریه کردن بخاطرشان و شکایت کردن داشته باشید اما ترجیح دهید که لبخند بزنید و به جای این کارها بخاطر زندگی‌تان شکر کنید. همیشه در همه سختی‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوید، نقاط مثبتی هم وجود دارد اما باید بخواهید که دریچه قلب و ذهنتان را باز کرده و به استقبال آن بروید. نمی‌توانید به زور بخواهید بعضی اتفاق‌ها بیفتند. با تلاش در چنین جهتی فقط خودتان را خسته خواهید کرد. در بعضی نقاط فقط باید رها کنید و ببینید چه پیش می‌آید.

 
در آخر، دوست داشتن زندگی به اعتماد به حس‌تان، ریسک کردن، از دست دادن  به دست آوردن خوشبختی و درس گرفتن از تجربه های تان بستگی دارد. این سفری دور و دراز است. باید دست از نگرانی، سرگردانی و تردید بردارید، به دست‌پاچگی‌هایتان بخندید، در لحظه زندگی کنید و از چیزهایی که روزگار پیش پایتان قرار می‌دهد لذت ببرید. شاید در آخر دقیقاً به آن مقصدی که می‌خواستید نرسید اما مطمئن باشید همان جایی می‌رسید که باید می‌رسیدید.
 

 
8. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که به راهتان ادامه دهید.

 
از دوباره بلند شدن از زمین نترسید، از دوباره تلاش کردن، دوباره دوست داشتن، دوباره زندگی کردن و دوباره آرزو کردن. اجازه ندهید یک درس سخت از روزگار دلتان را سخت کند. بهترین درس‌های زندگی را معمولاً در سخت‌ترین شرایط و از بدترین اشتباهاتتان یاد می‌گیرید. زمان‌هایی هست که به نظر می‌رسد همه چیز بد پیش می‌رود و احساس خواهید کرد که این شرایط سخت همیشه می‌ماند. اما اینطور نخواهد بود. وقتی احساس کردید که کم‌کم ناامید و دلسرد می‌شوید، یادتان باشد که همیشه برای درست شدن مسایل، اول همه چیز باید خراب شود. گاهی برای اینکه به بهترین وضعیت خودتان برسید، باید بدترین وضعیتتان را پشت سر بگذارید.

 
بله، زندگی سخت است اما شما از آن سخت‌ترید. قدرت هر روز خندیدن را در خودتان ایجاد کنید. جرات داشتن احساسی متفاوت اما زیبا را در خودتان رشد دهید. سعی کنید لبخند را به لبان بقیه هم بیاورید. برای چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستید، استرس نداشته باشید. ساده زندگی کنید. سخاوتمندانه دوست داشته باشید. صادقانه حرف بزنید. با دقت کار کنید و حتی اگر زمین خوردید، دوباره از جایتان بلند شوید. به رشد کردن ادامه دهید.
 

 
هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید سعی کنید این کارها را انجام دهید:

 
1. مثبت فکر کنید.
2. سالم غذا بخورید.
3. ورزش کنید.
4. سخت کار کنید.
5. زیاد بخندید،
6. خوب بخوابید.

 
و هر روز همه این کارها را تکرار کنید.

 
چه چیزهایی به شما برای کنار آمدن با مشکلات انگیزه می‌دهد؟ شما برای حفظ مثبت‌گرایی خود در زمان مشکلات به چه چیزی فکر می‌کنید؟ ما را نظرات خود مطلع کنید.
 



| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:3 عصر


چه کسی میگوید وایبر بد است؟
چه کسی می‌گوید وایبر بد است؟ کی گفته اسکایپ و واتس‌آپ و... ابزارهای بدی است؟ اسکایپ خیلی خوب است، وقتی می‌توانیم با استفاده از آن مادرمان را از فرسنگ‌ها راه دور ببینیم و خنده‌هایش را بشنویم.وایبر خیلی لذت‌بخش است وقتی می‌توانیم با آن عکس کودکان غزه را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
 
 
به گزارش شریان نیوز ، وایبر خیلی خوب است وقتی می‌توانیم با آن از حال دوست بیمارمان باخبر شویم و به دیدارش برویم.
 

 
 
دیشب مادرم وقتی داشت با واکرش در خانه راه می‌رفت، زمین خورد. اتفاقی که همیشه از آن می‌ترسیدیم؛ سالمندی و تهدید همیشگی زمین خوردن و شکستگی استخوان.
 
سراسیمه بردیمش بیمارستان، رادیولوژیست‌ها بودند، اما خبری از پزشک ارتوپد آنکال نبود؛ همان درد همیشگی نبود متخصص در روزها و شب‌های تعطیلی. خواهرم با پزشک متخصص ارتوپدی که می‌شناخت تماس گرفت. او که بر خلاف بیشتر پزشکان امروزی، حتما در هر شرایطی پاسُخت را می‌دهد، گفت از عکس رادیولوژی، با موبایل عکسی بگیرید و با وایبر برایم بفرستید.
 
همین کار را انجام دادیم، پزشک متخصص در چشم برهم زدنی آن را دید و گفت: استخوان ران در محل اتصال به لگن ترک برداشته، اما نیاز به جراحی نیست و در صورت استراحت مطلق طی سه هفته جوش می‌خورد. او حتی از طریق وایبر برای مادرم نسخه نوشت و من و خواهرها و برادرانم را از نگرانی وصف‌ناپذیر رها کرد. برای همین است که می‌گویم وایبر بد نیست.
 
وایبر و اسکایپ و واتس آپ و فناوری‌هایی از این دست ـ که هر لحظه از راه می‌رسد ـ ابزارهایی است که سبب می‌شود بشر قرن بیست‌و‌یکم حتما از انسان‌های قرون پیشین خوشبخت‌تر باشد که می‌تواند از آنها برای زندگی بهتر استفاده کند.
 
اما وایبر گاهی بد می‌شود؛ خیلی هم بد. آن هم وقتی است که ما بد می‌شویم.
 
وایبر وقتی بد می‌شود که ما در آن تغییر چهره می‌دهیم، آن آدم روبه‌راه و آرام و متین و محجوب در خانه و اداره و....؛ به یکباره آدم دیگری می‌شویم. شکلمان عوض می‌شود، بی‌ریخت می‌شویم، نقاب پس می‌زنیم و گمان می‌کنیم با این عکس‌های متفاوت و حرف‌های نامانوس و سخیف زیباتر شده‌ایم. انگار پرده از خود واقعی‌مان برداشته‌ایم، غافل از این‌که آدم‌هایی که ما را با این چهره جدید می‌بینند، باورشان نمی‌شود این ما هستیم. حتی خودمان هم گاه باورمان نمی‌شود این ما هستیم که پا روی اخلاق و تعهد و همه آنچه نشان آدمیت ماست، گذاشته‌ایم.
 
وایبر وقتی بد می‌شود که با آن‌که متاهلیم، دور از چشم شریکمان تمام وقت خود را در وایبر و ... به گپ و گفت و ادبیاتی رکیک با جنس مخالف می‌گذرانیم.
 
وایبر وقتی بد می‌شود که با استفاده از آن عکس‌های مستهجن به اشتراک می‌گذاریم و ذره‌ای هم شرمنده نمی‌شویم. وایبر وقتی بد می‌شود که مثل کبک سرمان را در برف فرومی‌بریم و گمان می‌کنیم کسی ما را نمی‌بیند. وایبر وقتی بد می‌شود که اخلاق و تعهد را در زندگی فراموش می‌کنیم و به لذت‌های زودگذر و استفاده نادرست از ابزارهای ارتباطی کنونی دل می‌بندیم.
 
وایبر بد نیست؛ این ما هستیم که بد می‌شویم.
گاه خیلی هم بد.
 



| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:1 عصر


واقعیت های دهگانه جذاب در مورد مغز انسان

 

واقعیت های دهگانه جذاب در مورد مغز انسان
 
همواره انسان یک نمونه شگفت انگیز برای شناخت به شمار می رود و موارد بی شماری در مورد انسان ناگفته باقی مانده است. در این مقاله به ده واقعیت جذاب درباره ی مغز انسان خواهیم پرداخت، تا شاید دید بهتری نسبت به مهمترین عضو بدن خود داشته باشید.

واقعیت اول: بیشتر وزن مغز را آب تشکیل می دهد و بخش جامد عمدتا از جنس چربی است.

بیشتر مردم تصور می کنند که مغز به طور کامل جامد است، اما این افراد اشتباه می کنند. 75 درصد مغز را آب تشکیل می دهد. بخش جامد مغز نیز از جنس چربی است و تقریبا 10 تا 12 درصد مغز را تشکیل می دهد. بقیه مغز از جنس پروتئین، هیدروکربن و نمک است.

واقعیت دوم: 160,000 کیلومتر رگ خونی در مغز وجود دارد!

این به این معنی است که اگر تمام رگهای خونی مغز را در امتداد یکدیگر قرار دهیم، شما می توانید آن را 4 بار دور کره زمین بپیچانید! یا اینکه کره ماه را با رگ های مغز دو نفر به زمین متصل کنید.

واقعیت سوم:مغز شما بین 10 تا 23 وات برق تولید می کند!

این قدرت برای روشنایی دو لامپ کم مصرف کافیست. بخش عمده ای از این قدرت تولید شده به منظور ارتباط عصبی مغز با دیگر اعضا استفاده می شود.

واقعیت چهارم: استفاده از غذای سالم، هوش را افزایش می دهد!

طبق تحقیقاتی که در یک موسسه در نیویورک انجام شده، اگر شما در وعده ناهار غذایی بخورید که هیچگونه مواد نگهدارنده و یا طعم دهنده مصنوعی نداشته باشد، 14 درصد در تست IQ امتیاز بهتری کسب خواهید کرد. این کشف بسیار چشمگیر است و نشان می دهد که عملکرد مغز به شدت به نوع تغذیه وابسته است.

واقعیت پنجم: هر فکری که می کنید یک اتصال عصبی جدید در مغزتان ایجاد می کند.

مغز از آن چیزی که تصور می کنید انعطاف پذیر تر است و به مرور زمان تغییر می کند. اگر در همین لحظه به موضوع جدیدی فکر کردید، مطمئن باشید در مغز شما به همان میزان اتصال عصبی جدید ایجاد شده است.

واقعیت ششم: یک فرد معمولی روزانه 70 هزار فکر انجام می دهد!

شما همیشه در حال فکر کردن هستید. با تغییر این تفکرات، شما می توانید به طور کل سیم کشی عصبی مغزتان را تغییر دهید.

واقعیت هفتم: خندیدن فرایند پیچیده ای است و از 5 بخش مغز استفاده می کند!

خندیدن موضوع خنده داری نیست، این فرایند بخش های زیادی از مغز را درگیر می کند. خندیدن برای فعالسازی مغز بسیار موثر است و مواد شیمیایی تقویت کننده ای در بدن شما در هنگام خندیدن رها می شود. تحقیقات نشان می دهد که خندیدن برای چند دقیقه در هر روز موجب بهبود وضعیت روحی، افزایش احساس خوشبختی و افزایش عملکرد مغز در خلاقیت می شود.

واقعیت هشتم: تردستی موجب تغییرات سریع در مغز می گردد!

تردستی و یادگیری کارهای پیچیده جدید تاثیر بسیار مثبتی بر روی مغز انسان دارد. تردستی و حرکات پیچیده موجب رشد بخش خاصی از مغز می شود، بنابراین اتصالات عصبی در مغز افزایش چشمگیر می شود. همچنین کارها و مسائل پیچیده می تواند موجب رشد چشمگیر مغز گردد.

واقعیت نهم: مغز توانایی احساس درد را در هیچ صورتی ندارد!

مغز قادر به حس کردن درد در خود نیست و تنها می تواند درد بخشهای دیگر بدن را دریافت کند. در واقع هیچ دریافت کننده دردی در مغز وجود ندارد.

واقعیت دهم:ارتفاع مغز انسان 9.3 سانتی متر است!

مغز از آن چیزی که مردم تصور می کنند کوچکتر است. اندازه مغز 16 در 14 در 9.3 سانتی متر و وزن آن 1.3 کیلوگرم است. در همین 1.3 کیلوگرم 200 میلیون سلول عصبی نرون وجود دارد.

برگرفته از: ایستگاه سلامت



| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 11:59 صبح


ماه تولد، طالع بینی و فال: واقعیت یا توهم؟
 
 
ماه تولد، طالع بینی و فال: واقعیت یا توهم؟
 
6:07 ‎ب.ظ - 1392/11/26 | نویسنده: محمدرضا شعبانعلی
سوال: آیا ماه تولد بر روی شخصیت ما تاثیر دارد؟ من به طالع بینی و فال تولد و فال ماه و … اعتقاد ندارم. اما آنقدر نشانه‌های درست دیده‌ام که نمی توانم به سادگی آن را انکار کنم. اعتراف می‌کنم که «سنگ تولد» ماه خودم را همیشه همراه دارم. اما دوست دارم نظر شما را هم بدانم.

 
شاید بسیاری از کسانی که این متن را می خوانند از همان کسانی باشند که هر روز در شبکه‌ های اجتماعی و جمع های دوستانه، از ماه تولد خود و دیگران می‌گویند. روی صفحه ی شخصی خود می‌نویسند: «من یک مردادی هستم پس …». من نمی‌خواهم با یک «مرد متولد اردیبهشت» زندگی کنم. «یک زن متولد مهر به هر حال…».
واقعیت این است که ما انسانها،‌ برچسب گذاشتن و تقسیم بندی را دوست داریم. برخی از ما هم «متخصص تولید سالاد کلمات علمی» هستیم. واژه‌هایی نظیر «اجرام سماوی»، «مکانیک کوانتوم»، «نظریه ریسمانها»، «نجوم»، «بیوریتم» و … را چنان در هم می‌آمیزیم و با «سس خوش طعم» چند خاطره و نقل قول، سفره‌آرایی می‌کنیم که خوراکی جذاب برای مهمانی‌ها و گردهم بودنهایمان، فراهم شود.
از آنجا که «تاثیر ماه تولد بر روی شخصیت» پرسش بسیاری از دوستان است، تصمیم گرفتم برخی از تحقیقات انجام شده در این زمینه را اینجا ارائه کنم.
تحقیقات سال 2013 دانشگاه آکسفورد نشان داد ماه تولد می‌ ‌تواند احتمال ابتلا به بیماری MS را افزایش دهد. البته تحقیقات بیشتر نشان داد میزان ویتامین D (به عنوان فاکتور موثر بر این بیماری) در بدن نوزادان متولد اردبیهشتماه حدود 20? کمتر از نوزادان متولد آبان است و به همین دلیل، احتمال ابتلای نوزاد متولد اردیبهشت به MS بیشتر است. به همین دلیل برنامه‌های تحقیقاتی گسترده در خصوص تامین ویتامین D برای مادرانی که فرزند خود را درفصل بهار به دنیا می‌آورند،‌ در کشور انگلیس در حال انجام است.
 
گزارش نشریه Science Daily در سال 2010 با انجام آزمایش روی نوزادان موش، نشان می‌دهد که فصل تولدمی‌تواند اثرات بلندمدت روی شخصیت داشته باشد. ظاهراً بر اساس این تحقیق، فصل تولد روی ساعت بیولوژیک بدن موجودات تاثیر می‌گذارد. این تاثیرات در حدی است که می توان پیش‌بینی نمود که اگر فصل تولد شما زمستان باشد، با احتمال مبتلا شدن شما به بیماریهای اختلال خلق فصلی، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی کمی بیشتر خواهد بود.
 
اما شاید بخشی از آزمایش برای شما جالب باشد: برای شبیه‌سازی زمستان و تابستان، از کاهش و افزایش مدت تاریکی و روشنایی استفاده شد! به عبارت دیگر، در آزمایشگاه با افزایش مدت روشنایی (روز بلند) و کاهش مدت تاریکی (شب کوتاه) در دوران نوزادی، می‌توان موش‌هایی پرورش داد که از لحاظ خطر ابتلا به بیماری‌های روانی، «شخصیت یک موش متولد تابستان» را داشته باشند و با عکس این کار، می‌توان موش‌هایی پرورش داد که «شخصیت یک موش متولد زمستان» را داشته باشند. حمایت مالی این تحقیق ارزشمند، توسط انستیتو ملی سلامت آمریکا انجام شده است.
تحقیقات مشابه دیگری نیز انجام شده است. مثلاً مطلبی که در سال 2013 توسط نشریه اکسپرس منتشر شدخاطرنشان میسازد که میزان دوپامین در خون انسان متولد فصل پاییز بیشتر از متولد فصل بهار است. این تحقیق همچنین به علاقه‌ی بیشتر متولدین فصلهای سرد به فعالیت‌های هیجان انگیز اشاره می‌کند.
تحقیقات دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند برای شما جالب باشد. به عنوان مثال مطالعه 22 سال آمار خودکشی در انگلستان که مجموعا شامل بیش از 27 هزار مورد خودکشی است نشان می‌دهد متولدین بهار به طور معنی داری بیشتر از متولدین پاییز و زمستان خودکشی میکنند. این تفاوت در مردان حدود 14 درصد و در زنان حدود 30 درصد است! محققین این تفاوت را ناشی از تفاوت در رژیم غذایی مادران، تفاوت در میزان شدت نور در ماه‌های اول تولد، دما و ویژگی‌های آب و هوای فصول مختلف می‌دانند.
برخی تحقیقات انجام شده در ژاپن نیز، به تاثیر «دمای محیط» در روزها و هفته های اول تولد، بر میزان «پشتکار» و «خود انگیزشی» زنان در بزرگسالی، اشاره می‌کنند. شاید برای شما جالب باشد که تحقیقات انجام شده روی 15 میلیون مورد مرگ در آمریکا گزارش می‌دهند که متولدان پاییز به طور متوسط 160 روز بیشتر از متولدان بهار عمر می‌کنند!
خلاصه‌ی ماجرا این است که: شما نمی‌توانید تحقیقات علمی معتبری پیدا کنید که بگویند «متولدان فلان ماه» دارای این نوع ویژگی خاص هستند. این نوع تقسیم بندیها یک توهم محض است. اما یک واقعیت وجود دارد. فصل تولد (آن هم نه به طور کاملاً دقیق) می‌تواند احتمال برخی بیماریها یا ویژگیهای ذهنی و روحی و جسمی در شما را کمتر یا بیشتر کند. آن هم نه به دلیل موقعیت اجرام سماوی و توهماتی که فالگیرها به خورد ما می‌دهند. بلکه به دلیل تفاوت در شدت نور، رطوبت هوا، دمای متوسط، رژیم غذایی و سایر فاکتورهای محیطی. فاکتورهایی که برای بسیاری از ما متفاوت است و همین تفاوت‌هاست که تفاوتهای شخصیتی ما را در سالهای نخست زندگی می‌سازد.
اجازه بدهید پیام پایانی متن را از نشریه‌ی تایم انتخاب کنم. این نشریه ضمن معرفی یکی از بزرگترین پروژه هایانستیتو ملی سلامت آمریکا می نویسد:
تحقیقات انجام شده در ده سال اخیر نشان می‌دهد اتصالات نورولوژیک مغز ما، عملکرد بخش‌های مختلف بدن مانند قلب و کلیه و پانکراس، میزان قوت و ضعف سیستم ایمنی بدن، منبع و ریشه برخی سرطان ها، آلرژی، آسم و کاهش عملکرد و توانایی شناختی مغز، تا حد زیادی تابع 9 ماهی هستند که ما در رحم مادر خود هستیم. موسیقی که مادر گوش می‌دهد، هوایی که تنفس می‌کند، غذا و نوشیدنیهایی که می‌خورد، مواد شیمیایی که در اطراف او وجود دارد و حتی احساساتی که مادر در طول دوره بارداری خود تحمل می‌کند، همه و همه، «کارت پستال» هایی هستند که ما از دنیای بیرون،‌ برای نوزادی که در رحم مادر زندگی می‌کند می فرستیم. پیام هایی که به شکل گوشت و خون، وارد دنیای ما می شود و زندگی را آنچنان که ما برای آنها آماده کرده ایم، ادامه می‌دهند.
موسیقی که مادر میشنود، قرار نیست کودک را به یک «موسیقیدان» تبدیل کند. پیامهای قبل از تولد، بسیار عمیق تر و جدی تر تفسیر میشوند. همین پیامها هستند که نوزاد تا حد زیادی توسط آنها می‌آموزد که به یک «دنیای رقابتی» پا خواهد گذاشت یا «دنیایی مبتنی بر تعامل». «امنیت» را تجربه خواهد کرد یا «تهدید» را. طولانی زندگی خواهد کرد یا کوتاه. زندگی را با لذت تجربه خواهد کرد یا ترس…
اگر هم میخواهید به تاثیر ماه تولد اعتقاد داشته باشید، به یاد داشته باشید که سرنوشت شما را «تولد در یک ماه مشخص» تعیین نمی‌کند. بلکه شما میراث خوار «نه ماه مشخص» خواهید بود. مدتی که مادرتان، شما را همراه خود از جایی به جای دیگر می‌برده تا برای ورود به این دنیای شگفت انگیز و پیچیده آماده شوید… 
 

طالع  بینی و ماه تولد و تاثیر آن بر شخصیت




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 11:58 صبح