سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
برای دیوانگان وجود دارم

برای دیوانگان وجود دارم

وقتی کسی را دوست داری ، تقاضای مرجعیت نمی کنی. عشق  جنون است، دیوانگی است. من فقط در اینجا برای  آن مردم شجاعی هستم که بتوانند با من دیوانه باشند. من برای دیوانگان وجود دارم. من فقط برای تعدادی اندک از برگزیدگان وجود دارم: آن دیوانه ها: کسانی که آماده باشند مرزهای امنیت و رفاه را پشت سر بگذارند، مرزهای مرجعیت و متون مقدس و سنت ها را، کسانی که آماده باشند با من به تاریکی ها بیایند، کسانی که حاضر باشند همراه من مخاطره کنند. و من هیچ قولی به شما نمی دهم. نمی توانم قول بدهم، طبیعت اوضاع چنین است. حقیقت را نمی توان وعده داد، باید آن را احساس کنی. به یاد بسپار: مرجعیت برای سر و برای منطق جاذبه دارد. من برای منطق جاذبه ای ندارم، جاذبه من برای قلب است. قلبت اهمیتی به مرجعیت نمی دهد. وقتی عاشق زنی می شوی، آیا درخواست مرجعیت می کنی؟ آیا او از سوی کلئوپاترا هیچ مرجعیتی دارد که زیباست؟ آیا درخواست گواهی می کنی؟ آیا کارشناسان تایید کرده اند که او واقعاً زیباست؟ آیا او را نزد پزشک یا فیلسوف زیباشناس می بری تا معاینه شود و مشخص کنند که او حقیقتاً زیباست؟! نه، حتی اگر تمام دنیا بگوید که او زیبا نیست، می گویی، "من اهمیتی نمی دهم. من عاشق او هستم و می دانم که او زیباست." او زیباست چون تو عاشقش هستی، و نه طور دیگر. چون او زیباست تو عاشقش نیستی، او زیبا می شود زیرا که تو عاشقش هستی. من یک مرجع قدرت هستم، اگر عاشق من باشی، و لا غیر. اگر درخواست مرجعیت داشته باشی، آنوقت هرگز عاشق من نخواهی بود. آنگاه بهتر است که از همدیگر جدا شویم ، هرچه زودتر، بهتر. من هیچ مرجعیتی ایجاد نخواهم کرد، ندارم که چنین کنم. باید به خود شخص نگاه کنی. باید مرا ببینی، حضور مرا، باید آن را صمیمانه احساس کنی.



| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 2:15 صبح