پنج شنبه 91/11/26
سوت زدن در کلاس ریاضی
یکی از بچه ها تعریف میکرد : سر کلاس ریاضی بودیم که یکی از بچه ها تا اقای استاد روشو میکرد سمت تخته سوت میزد یه نیم ساعتی بود داشت این کارو تکرار میکرد تو یه کلاس 50 نفری اونم مختلط. فک کن یهو استاد برگشت گفت میخوام براتون یه خاطره تعریف کنم، گفت: وقتی دانشجو بودم با یکی از هم کلاسی های دخترم دوس شدم یه چند وقت با هم بودیم .
شبیکه دیگه فارغ التحصیل شدیم تا صبحش با هم بودیم از اون شب شش ماه گذشت یه روز زنگ زد گفت عطا من ازت حامله ام بعد کلی جرو بحث!! بش گفتم باشه من باید بچمو ببینم اونم گفت نه نمیزارم دستت بش برسه فقط وقتی بزرگ شد دانشجو شد بهش میگم بیاد سرکلاسات برات سوت بزنه!! اقا اینو که گفت کلاس منفجرشد!!!!!!!!!!!!!!!!
| [ کلمات کلیدی ] :