سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
داستان خنده دار

امام علی علیه السلام می فرماید: (کسی که شادیش کم باشد، آسایش او در مردن باشد)

من خیلی خوشحال بودم... من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم

والدینم خیلی کمکم کردند... دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم

دختر فوق العاده ای بود... فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون

هم خواهر نامزدم بود... اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی

اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس

راحتی نداشته باشم... یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من

خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی... سوار ماشینم شدم و

وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت: اگه

همین الان ??? دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو ................! من

شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم... اون گفت: من میرم توی اتاق

خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم... وقتی که داشت از پله

ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم

و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم... یهو با چهره

نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم! پدر نامزدم من رو در

آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی... ما خیلی

خوشحالیم که چنین دامادی داریم... ما هیچکس بهتر از تو نمی تونستیم

برای دخترمون پیدا کنیم... به خانواده ما خوش اومدی!

نتیجه اخلاقی: همیشه کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید!




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 7:19 عصر


دختر خوشگل و پدر روحانی

توی گمرک بین المللی یک دختر خوشگل که یه موصاف کن برقی نو از یه کشور دیگه خریده بوده از یه پدر روحانی می خواد کمکش کنه که این موصاف کن رو تو گمرگ زیر لباسش بزاره و بیرون ببره تا خانم خوشگله مالیات نده.

پدر روحانی می گه: باشه ولی به شرطه اینکه اگه پرسیدن من دروغ نمی گم.

دختره که چاره نداشته می گه باشه.

دم گمرگ مامور می پرسه: پدر چیزی با خودت داری که اظهار کنی؟

پدر روحانی می گه: از سر تا کمرم چیزی ندارم!

مامور از این جواب عجیب شک می کنه و می پرسه: از کمر تا زمین چطور؟

پدر روحانی می گه: یه وسیله جذاب کوچیک که زن ها دوست دارن استفاده کنن ولی باید اقرار کنم که تا حالا بی استفاده مونده.

مامور با خنده می گه: خدا پشت و پناهت پدر. برو




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 7:17 عصر


عشق چیست ؟؟؟ :::

عشق چیست ؟؟؟ :::
 

 
 
به کودکی گفتند :عشق چیست؟
گفت : بازی 
 
به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟
گفت : رفیق بازی
 
به جوانی گفتند : عشق چیست؟
گفت : پول و ثروت
 
به پیرمردی گفتند : عشق چیست؟
گفت :عمر
 
به عاشقی گفتند : عشق چیست؟
چیزی نگفت آهی کشید و سخت گریست 
 
به گل گفتم: عشق چیست؟
گفت : از من خوشبو تره 
 
به پروانه گفتم: عشق چیست؟
گفت :از من زیبا تره
 
به شب گفتم عشق چیست؟ 
گفت: از من سوزنده تره 
 
به عشق گفتم تو آخر چه هستی ؟؟؟
گفت نگاهی بیش نیستم
 
اگر از شما بپرسندعشق چیست ؟
شما چه میگویید؟؟؟




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 1:47 صبح


معنی دوم عشق

 

معنی  دوم  عشق

روزی یکی از خانه های دهکده آتش گرفته بود .

 زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند .

 شیوانا و بقیه اهالی برای کمک و خاموش کردن آتش به سوی خانه شتافتند .

 وقتی به کلبه در حال سوختن رسیدند و جمعیت برای خاموش کردن آتش در جستجوی آب و خاک بودند شیوانا متوجه جوانی شد که بی تفاوت مقابل کلبه نشسته است و با لبخند به شعله های آتش نگاه می کندشیوانا با تعجب به سمت جوان رفت و از او پرسید :

 " چرا بیکار نشسته ای و به کمک ساکنین کلبه نرفته ای !؟ "
 

Iran Eshgh Group

 

جوان لبخندی زد و گفت : " من اولین خواستگار این زنی هستم که در آتش گیر افتاده است .

 او و خانواده اش مرا به خاطر اینکه فقیر بودم نپذیرفتند و عشق پاک و صادقم را قبول نکردند .

در تمام این سال ها آرزو می کردم که کائنات تقاص آتش دلم را از این خانواده و از این زن بگیرد و اکنون آن زمان فرا رسیده است . "
شیوانا پوزخندی زد و گفت : " عشق تو عشق پاک و صادق نبوده است .

 عشق پاک همیشه پاک می ماند !

حتی اگر معشوق چهره عاشق را به لجن بمالد و هزاران بی مهری در حق او روا سازد .

 عشق واقعی یعنی همین تلاشی که شاگردان مدرسه من برای خاموش کردن آتش منزل یک غریبه به خرج می دهند . آن ها ساکنین منزل را نمی شناسند اما با وجود این در اثبات و پایمردی عشق نسبت به تو فرسنگ ها جلوترند . برخیز و یا به آن ها کمک کن و یا دست از این ادعای عشق دروغین ات بردار و از این منطقه دور شو ! "
 

open your heart to love

کاش میشد عشق را به آدمی آموخت

 

 

اشک بر چشمان جوان سرازیر شد . از جا برخاست .

لباس های خود را خیس کرد و شجاعانه خود را به داخل کلبه سوزان انداخت .

 بدنبال او بقیه شاگردان شیوانا نیز جرات یافتند و خود را خیس کردند و به داخل آتش پریدند و ساکنین کلبه را نجات دادند . در جریان نجات بخشی از بازوی دست راست جوان سوخت و آسیب دید .

 اما هیچ کس از بین نرفت .

 روز بعد جوان به در مدرسه شیوانا آمد و از شیوانا خواست تا او را به شاگردی بپذیرد و به او بصیرت و معرفت درس دهد . شیوانا نگاهی به دست آسیب دیده جوان انداخت و تبسمی کرد و خطاب به بقیه شاگردان گفت :

"نام این شاگرد جدید  معنی دوم عشق  است .

حرمت او را حفظ کنید که از این به بعد برکت این مدرسه اوست




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 1:46 صبح


دوست داشتن چه نشانه هایی دارد


دوست داشتن چه نشانه هایی دارد

.
 

 نشانه های دوست  داشتن



 

بعضی‌ها معتقدند انسان بدون عشق نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد و دائما احساس می‌کند یک چیز کم دارند. نقطه عطف عشق در جامعه ما ازدواج است. روز به روز از تعداد ازدواج‌های اجباری کاسته شده و دختر و پسر خودشان تصمیم به ازدواج با هم می‌گیرند. در این چنین شرایطی وجود عشق و محبت بین طرفین یکی از عامل‌های مهم و تعیین‌کننده در این تصمیم است. پس می‌توان به این نتیجه رسید که تقریبا تمام ازدواج‌های امروزی با عشق آغاز می‌شوند. اما آنچه ما می‌خواهیم بررسی کنیم سرنوشت این عشق است که به کجا کشیده خواهد شد و چه بلایی سر آن می‌آید و در میان زندگی زنــــــــاشویی بعد از ازدواج چه نشانه‌هایی از آن باقی می‌ماند.


برای آن که بتوانیم به کسی محبت کنیم اول از همه باید دیدگاه طرف مقابل را درباره محبت کردن بدانیم ، این کار را باید قبل از ازدواج انجام دهیم تا ببینیم آیا کسی که می‌خواهیم به عنوان همسر انتخاب کنیم با روحیات ما همخوانی دارد یا خیر.
برای یافتن این دیدگاه باید این سوال را از خود و طرف مقابلتان بپرسید که به نظر شما اگر کسی شما را دوست داشته باشد چگونه باید آن را ابراز کند و به تعبیری دیگر مظاهر محبت و عشق چیست؟ در جواب این سوال دیدگاه همه راجع به محبت معلوم می‌شود. بعضی‌ها محبت را بیشتر در مادیات می‌بینند مثلا از گرفتن یک کادو گرانقیمت می‌فهمند که کسی دوستشان دارد. بعضی‌ها گفتار عاشقانه را دوست دارند و می‌خواهند کسی که دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر اساس سلیقه و شخصیت‌های متفاوت، متغیرند. پیدا کردن این ترجیحات در خود و طرف مقابل به ما این امکان را می‌دهد که محبت خود را آنطور که می‌خواهیم به همسرمان ابراز کنیم و نتیجه مطلوبی بگیریم.

وقتی کسی را دوست دارید

تنها با گفتن دوستت دارم نمی‌توان به کسی ثابت کرد که دوستش داریم. عشق و محبت احساسی است که نسبت به کسی در ما به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها می‌کنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم. وقتی کسی را دوست دارید:


1– به او دروغ نمی‌گویید.

2- غرورش را نمی‌شکنید.

3- به خانواده‌اش و کسانی که دوست دارد احترام می‌گذارید.

همسر شما از دل یک خانواده آمده است که اگر آن خانواده نبود همسر شما نیز امروز در کنار شما نبود پس به خاطر وجود همسرتان که دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر همسرتان به آنها احترام بگذارید و مطمئن باشید که همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.
4- او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهید گرفت.

این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست که هر کسی ایراداتی دارد اما اگر کسی بخواهد همیشه تنها ایرادات شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در کنار نقاط منفی و بیشتر ببینید تا به همسرتان احساس ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بی‌خود بپرهیزید.

5- با او لج‌بازی نمی‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابرش موضع‌گیری نمی‌کنید و در برابر خواسته‌ها و رفتار او لج نمی‌کنید.

6- وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتکب می‌شوید به راحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی می‌کنید. اشتباه کردن در زندگی اجتناب ناپذیر است و یکی از راه‌های برطرف کردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل عذرخواهی است که این عمل در برابر کسی که دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا که غرور در برابر معشوق جایی ندارد.

7- او را در کارها و تصمیماتتان دخیل می‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می‌خواهید نظر او را راجع به همه چیز جویا شوید و کاری کنید که او را خوشحال می‌کند پس همیشه با او مشورت می‌کنید و تصمیماتتان را به تنهایی نمی‌گیرید.

اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب‌ناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند.
8- اگر مخالفتی با او دارید با آرامش قانعش می‌کنید. اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب‌ناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند. پس اگر همسرتان را دوست داشته باشید با آرامش با او سخن می‌گویید و دلیل مخالفتتان را روشن و واضح برایش توضیح می‌دهید و آنگاه می‌توانید قانعش کنید.

9- به او در کارهایش کمک می‌کنید. زن و مرد باید در همه چیز با هم همکاری داشته باشند. درست است که این دو در زندگی وظایف مشخصی دارند اما امروزه این مرزها کمرنگ شده و زن و مرد در بیرون و داخل خانه در همه چیز همکاری می‌کنند. پس به راحتی می‌توان این کمک کردن را در زندگی امروزه معنی کرد.

10- اگر گاهی حوصله ندارد و غمگین است کمکش می‌کنید. اگر همسرتان غمگین یا عصبانی یا بی‌حوصله است اگر دوستش داشته باشید تمام تلاشتان را می‌کنید که این احساس منفی را از او دور کنید یا اگر لازم باشد به او فرصت دهید تا بتواند به حالت عادی برگردد نه این‌که بیشتر به او خرده بگیرید و او را ناراحت‌تر کنید. گاهی آرامش داشتن در برابر کسی که عصبانی است او را بیشتر عصبانی می‌کند. اگر همسرتان را عصبانی کردید با آرامش بی موقع خود ، او را عصبانی‌تر نکنید چرا که او فکر می‌کند آنقدر برایش ارزش ندارید که وقتی ناراحت است عین خیالتان نیست.

11- می‌توانید به راحتی اشتباهات او را ببخشید و فـرامـوش کـنـیـد. درسـت است که بعضی اشتباهات بخشودنی نیست اما تعداد آنها بسیار کم است و معمولا در زندگی اشتباهات کوچکی پیش می‌آید که می‌توان با محبت از آنها گذشت و با صحبت‌های منطقی از بروز دوباره آن جلوگیری کرد.

12- از این‌که در کنارش هستید خوشحالید و نمی‌خواهید از کنارش فرار کنید. بعضی از زن و شوهر‌ها دائما می‌خواهند از هم فرار کنند و تنها باشند و یا با دیگران وقت بگذرانند. درست است که ممکن است گاهی انسان به تنهایی و خلوت کردن نیاز پیدا کند اما طبیعتا در اکثر اوقات از این‌که در کنار فردی که دوستش دارید هستید لذت می‌برید و می‌شود این خوشحالی و لذت را نشان دهید تا همسرتان بداند که در کنارش خوشحالید.

13- با لذت گذشت خواهید کرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرتان می‌خواهید. این گذشت به معنی نادیده گرفتن خودتان نیست بلکه وقتی کسی را دوست دارید اول به او می‌اندیشید و بعد به خودتان.

14- در جمله‌هایتان کمتر از من استفاده می‌کنید و بیشتر از او و خوبی‌هایش می‌گویید.

بسیاری کارهای دیگر که وقتی کسی را دوست داریم انجام می‌دهیم یا نمی‌دهیم در این دسته جای دارند که می‌توان با دقت در انـتـظـارات خـودمـان در بـرابر کسی که ادعا می‌کند دوستمان دارد آنها را بیابیم. در واقع کارهایی که خودمان از همسرمان انتظار داریم می‌تواند فهرست خوبی از این دسته باشد





| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 1:4 صبح


برهنه خوشحال

 

                                                                              برهنه خوشحال

                                                  پاسبان مردی به راهی دید و گفتا کیستی ؟ 
                                                  
گفت : فردی بی خیال و فارغ و آزاده ام    


گفت : از بهر چه می رقصی و بشکن می زنی ؟  گفت : چون دارای شور و شوق فوق العاده ام 

  گفت : اهل خاک پاک اصفهانی یا اراک ؟  گفت : اهل شهر آباد و خوش آباده ام  
گفت : خیلی شاد هستی ، باده لابد خورده ای  گفت : هم از باده خور بیزارم ، هم از باده ام  
گفت : از جام وصال نازنینی سرخوشی ؟  گفت : از شهوت پرستی هم دگر افتاده ام  

 گفت : پس شاید قماری کرده ، پولی برده ای   گفت : من در راه برد و باخت پا ننهاده ام  
گفت : پولی از دکان یا خانه ای کش رفته ای ؟  گفت : دزدی هم نمی چسبد به وضع ساده ام  
گفت : آخر هیچ سرگرمی نداری روز و شب ؟  گفت : سرگرم نمازو سجده و سجاده ام  
گفت : لابد ثروتی داری و دلشادی به پول ؟  گفت : من مستضعف و مسکین مادر زاده ام  
گفت : آیا راستی آهی نداری در بساط ؟  گفت : خود پیداست این از وصله ی لباده ام  
گفت : گویا کارمند ساد ه ای یا کارگر ؟  گفت : بیکارم ولی از بهر کار آماده ام  

گفت : بیکاری و بی پولی ؟ پس این شادی ز چیست ؟!  گفت : یک زن داشتم ، اینک طلاقش داده ام

 

 




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:40 صبح


متولدین ماههای مختلف در عشق

 

showimage.aspx?id=13603&t=y&w=300&h=200&type=1

متولدین فروردین ماه :
به سوی من بیا
تا تو را حس کنم
و دنیا خواهد دید
داستانِ عشقی، سوزان را
که شعله‌اش در قلب من خواهد بود؛

به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه‌ها و پرنسس‌ها سر می‌کند.
قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست.
 

متولدین اردیبهشت ماه :
عشق را در چشمان من بنگر
چهره بر افروخته‌ام را ببین و عشق را حس کن
به صدای نفس‌های من گوش کن
و بشنو ترانه عشق را؛

عاشقی بی قرار است و کمرو ولی پر شهامت.
موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.

متولدین خرداد ماه :
با من به رویا بیا به رویای عشق
بیا تا بر فراز بلندترین کوه گام نهیم
بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا کنیم
بیا تا به دورترین ستاره ها پر کشیم
بر عشق ما هیچ چیز ناممکن نیست؛

بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر از رویاهای عاشقانه است.
 

متولدین تیر ماه :
بهشت هیچ است
در برابر گام برداشتن در کنار تو
در شبی زیبا
زیر نور ماه؛

دلی نازک و پر ز محبت دارد و از دل سوختن می هراسد.
 

متولدین مرداد ماه :
گویی خورشید گرمای خود را از دست داده است
و گل‌های سرخ عطری ندارند
و ستارگان دیگر نمی‌خوانند
آن گاه که چشم می‌گشایم و میبینم
با تو نیستم؛

عاشق پیشه است و بی عشق زندگی نمی‌کند.
 

متولدین شهریور ماه :
شاید به نظر برسد که عاشق نیستم
شاید به نظر برسد که نمی‌توانم عاشق باشم
شاید به نظر برسد که حتی نمی‌خواهم عاشق باشم
ولی نه در برابر عشقی مانند عشق من به تو
که تا آخرین لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خواهم داشت؛

عشق او شعله‌ای کوچک ولی جاودان است و در پی عشقی حقیقی است.

متولدین مهر ماه :
با پر شورترین گفتارهای عاشقانه
با ماجراهای عاشقانه‌ای که خواهیم داشت
با فداکاری هایم در راه عشق به تو
خواهی دید که چگونه دوستت دارم؛

در امور عشقی ورزیده است و زندگی‌اش پر از ماجراهای عاشقانه است . . .
زن متولد مهر عشق خود را در عمل نیز به اثبات می رساند.
 

متولدین  آبان ماه :
در التهاب شنیدن ترانه گام‌های تو هستم
که به سوی من می‌آیی
و عاشقم بر انتظار آن لحظه که تو را در کنار خود حس کنم
دوستت دارم؛

هیجان عشق برای او زیبا و پر جاذبه است و در عشق صادق است.
 

متولدین آذر ماه :
نجوایی از سوی تو
نگاهی کوتاه از تو
لبخندی شیرین بر لبان زیبایت
و من خود را غرق در عشق می یافتم؛

خوش بین است و راستگو. شاید نگاهی شاعرانه به عشق داشته باشد.
 

متولدین دی ماه :
روزها ماه‌ها و سال‌ها می‌گذرند
و شاید هیچ چیز عوض نشود
جز من
که بیش از پیش عاشق گشته‌ام؛

شاید در ظاهر بی احساس باشد ولی قلبی گرم و پر ز عشق دارد.

متولدین بهمن ماه :
می‌خواهم آزاد زندگی کنم
بسان پرندگان مهاجر
ولی قفسی ساخته از عشق تو
جایی است که همواره رو به آن خواهم داشت؛

عشق خود را دیر ابراز می‌کند و عاشق آزادی است. اولین عشق او قلبش را به تپش در می‌آورد و هرگز فراموش نخواهد شد.

متولدین اسفند ماه :
من آنی نیستم
که بی عشق زندگی را سر کنم
آن گاه که در رویایی عاشقانه هستم
و چشمانم را می‌گشایم 
و عشق رویایی‌ام را در تو میبینم؛

در عشق بی نظیر است. جذاب و پر نشاط است. احساساتی و رویایی است




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:38 صبح


حرف های خوب

اگه دلت خواست خورشیدم باش ، اگه دلت خواست مهتابم شو 

 شبا که خوابی آروم آروم ، اگه دلت خواست بی تابم شو

 

اگه دلت خواست آغازم باش ، اگه دلت خواست آهنگم کن

 تو که نباشی خیلی تنهام ، اگه دلت خواست دلتنگم کن 

 

 تو که نباشی دلگیرم ، خاموش و تنها عشق من 

تو که نباشی می میرم ، از دست دنیا عشق من 

 

تو که نباشی دلتنگم ، آه از بی کسی تنهایی 

تو که نباشی وای از من باشد گریه ها عشق من 

 

اگه دلت خواست داغم کن ، با حرم لبهات عشق من

اگه دلت خواست خوابم کن ، با فکر فردات عشق من

 

تو که نباشی تاریکم ، تنهای تنها بی رویا 

تو که نباشی می سوزم ، با یادت اینجا عشق من

 

همین که هستی آرومم ، همین که گرمه با تو دستم

همین که با من هرجا هستی ، همین که با تو هر جا هستم

 




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:37 صبح


داستان عشق جوان به دختر پادشاه

 

داستان عشق جوان به دختر پادشاه

 

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد آمد ..

جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت .

روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست . در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد .

همین که پادشاه از آن مکان دور شد ، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ ))

جوان گفت: (( اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانهء خویش نبینم؟

 




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:31 صبح


داستان جدید

یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوق‌العاده زیبا است ازدواج کرد.

اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه می‌خوردند، آنها از هم جدا شدند.

طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهره‌ای بسیار معمولی است

اما به نظر می‌رسد که دوستم بیشتر و عمیق‌تر از گذشته عاشق همسرش است.

 

عده‌ای آدم فضول در اطراف از او می‌پرسند: فکر نمی‌کنی همسر قبلی‌ات خوشگل‌تر بود؟  

دوستم با قاطعیت به آنها جواب می‌دهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم می‌رسید.

اما هسمر کنونی‌ام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.  

وقتی این حرف را می‌زند، دوستانش می‌خندند و می‌گویند : کاملا متوجه شدیم...

 

می‌گویند :   

زن‌ها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمی‌شوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر می‌رسند.

 

بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند؛  

سگ‌ها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمی‌کنند.

اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمی‌آید.

اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.   

زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است ...  

 

جمله روز :  آرامش، زن دل‌انگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. اپیکارموس






| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 12:30 صبح