سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
داستان جالب

یک  یارو داشته از سر کار برمیگشته خونه ، یهو میبینه یک جمع عظیمی دارن تشییع جنازه میکنند ، 
منتها یه جور عجیب غریبی . اول صف یک سری ملت دارن دو تا تابوت رو میبرن ، 
بعد یک  مَرد با سگش راه میره ، 
بعد ازاون هم یک صف 500 متری از ملت دارن دنبالشون میرن . 
یارو میره پیش صاحب سگ  میگه : 
تسلیت عرض میکنم قربان ، خیلی شرمندم . میشه بگید جریان چیه ؟ 
مَرده میگه : 
والله تابوت جلوییه خانممه ، پشتیش هم مادر خانومم ، هردوشون رو دیشب این سگم پاره پاره کرد ! 
مَرده ناراحت میشه ، همینجور شروع میکنه پشت سر  مَرده راه رفتن ، 
بعد از یک مدت برمیگرده میگه : 
ببخشید من خیلی براتون متاسفم ، 
میدونم الانم وقت پرسیدن اینجور سوالا نیست ، 
ولی ممکنه من یک شب سگ شما رو قرض بگیرم ؟!
 صاحب سگ یک نگاهی بهش میکنه ، اشاره میکنه به 500 متر جمعیت پشت سر ، میگه : برو ته صف

 




| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 1:16 صبح